اسمش رو گذاشتیم یدی .حدود پنج روز که گوربه گورش کردیم خاک روش رو بر می داریم با قلمو استخوان هاش رو نمایان می کنیم دوباره یه کیسه می ندازیم روش، پر خاکش می کنیم تا فردا روز ، دوباره باهاش مشغول بشیم. تقریبا همه ی قسمتاش سالمه وتر وتمیز .
به فضل الهی (به قول بعضی ها)فردا جمجمه ی یدی بیچاره به آزمایشگاه فرستاده می شه وبند بند بدنش داخل کیسه قرار می گیره.
یه اعتراف : از کمچه وکلنگ وحتی کلنگ بزرگ گرفته تاگزارش نویسی و .هی اندکی هم از طراحی سفال وپلان (خیلی کمتر ) لذت می برم ولی گوربه گور کردن باعث می شه که دلم بگیره خیلی هم بگیره.
واقعا از خاکیم وبرخاک می شیم برام ملموس تر شده .
راستی ما چیکاره ایم ؟
به زودی عکس یدی رو براتون تو وبلاگم شده همه ی فایلام هیدن شدن.
به فضل الهی (به قول بعضی ها)فردا جمجمه ی یدی بیچاره به آزمایشگاه فرستاده می شه وبند بند بدنش داخل کیسه قرار می گیره.
یه اعتراف : از کمچه وکلنگ وحتی کلنگ بزرگ گرفته تاگزارش نویسی و .هی اندکی هم از طراحی سفال وپلان (خیلی کمتر ) لذت می برم ولی گوربه گور کردن باعث می شه که دلم بگیره خیلی هم بگیره.
واقعا از خاکیم وبرخاک می شیم برام ملموس تر شده .
راستی ما چیکاره ایم ؟
به زودی عکس یدی رو براتون تو وبلاگم شده همه ی فایلام هیدن شدن.